
soda8888
@t_soda8888
تریدر چه نمادی را توصیه به خرید کرده؟
سابقه خرید
تخمین بازدهی ماه به ماه تریدر
پیام های تریدر
فیلتر
نوع پیام

توجه: این یک پست در مورد ذهنیت و احساسات است. این یک ایده یا استراتژی تجاری نیست که برای کسب درآمد شما طراحی شده باشد. در هر صورت ، من این مطلب را برای کمک به شما در حفظ سرمایه ، انرژی و اراده خود ارسال می کنم تا بتوانید سیستم تجارت خود را با آرامش ، صبر و اعتماد به نفس اجرا کنید. حرکت و روند در حال بازی است و شما در حال فرصت بعدی برای پیوستن به این روند هستید. با جدیت - شما قوانین خود را رعایت می کنید و وقتی "ستاره ها تراز می شوند" وارد می شوید و وقتی شاخص هایی که انتخاب کرده اید تأییدی را که می وارد شوید ، به شما می دهد. و سپس شما متوقف شده اید. "من آن را دوباره به مورد بعدی کرد." درست بعد از باخت ، به عنوان زمزمه در سر شما شروع می شود. "آیا این یک شکست کاذب است؟ آیا سر و صدا است؟" شما حتی در حال حاضر "خرد" را در نظر نمی گیرید. شما دوباره وارد می شوید دوباره و دوباره متوقف شد. این احساس شخصی می شود. واقعاً در درون شما اتفاق می افتد: افکار: "بازار از من گرفت." "من آن را نشان داد." احساسات: عصبانیت ، بی عدالتی ، شرم. رفتارها: افزایش اندازه ، دو برابر شدن ، توقف حرکت. نشانه های بدن: قلب مسابقه ، فک بسته ، تونل vision. ماشه: ضرر که ناعادلانه یا شخصی است. این عصبانیت مبدل به عنوان تجارت است. شما شروع شده اید. چگونه می توان این کنترل را به دست گرفت: نام آن را: با صدای بلند بگویید "من اینجا عمل می کنم." از خود بپرسید - ‘آیا من واقعاً می این کار را انجام دهم ، آیا این بخش از برنامه است یا من صادقانه تجارت انتقام می کنم؟" پرسیدن این سؤالات حداقل متوقف می شود که واکنش خودکار فقط پرش به داخل و آگاهی از اوضاع را به همراه دارد. این یک سوئیچ شکن است که حلقه را قطع می کند. خودتان را زمین بزنید: به نفس ، قلب ، بدن خود توجه کنید. این احتمال وجود دارد که زیست شناسی شما نسبت به ضرر واکنش نشان دهد و این بدان معنی است که هورمون هایی مانند [آدرنالین و کورتیزول از طریق شما مسابقه می دهند. تا زمانی که آدرنالین حل و فصل شود ، قدم بردارید. از دست دادن را تغییر دهید: به خود یادآوری کنید: win که من تعقیب می کنم ضرر را خنثی نمی کنم. فقط نظم و انضباط بود. ضرر در این بازی هزینه ای برای انجام کار است. من می پذیرم که هزینه هایی وجود دارد و من همانطور که هر صاحب مشاغل موفق انجام می دهد ، هزینه خود را کنترل می کنم. از دست دادن مشکل نیست. نحوه واکنش شما به ضرر ، حرفه شما را مشخص می کند. اگر این موضوع را مفید دیدید ، همچنین به پست قبلی که در معاملات انتقام جویی مطرح کرده ام ، نگاهی بیندازید. در اینجا link است. من همچنین در مورد پست تجاری که توسط یک کاربر دیگر TradingView برای من ارسال شده است ، بازتاب هایی را ارائه دادم. موضوع انتقام جوانه نبود ، اما چالش ارائه شده توسط بازار خیلی متفاوت نبود. ص. s. اگر چیزی در این پست عجیب باشد ، مجبور شدم آن را دوباره ارسال کنم.

توجه - این پستی در مورد ذهنیت و احساسات است. این یک ایده یا استراتژی تجاری نیست که برای کسب درآمد شما طراحی شده باشد. در هر صورت ، من وقت خود را برای ارسال به عنوان تلاشی برای کمک به شما در حفظ سرمایه ، انرژی و اراده خود می گذارم تا بتوانید سیستم تجاری خود را به بهترین شکل ممکن از مکانی آرام ، صبر و اعتماد به نفس اجرا کنید. در طی چند پست اخیر ، ما در پشت بسیاری از خروجی ها روانشناسی را طی کرده ایم. در اینجا در این نمودار ، می توانید ببینید که چگونه همه آنها ممکن است در یک تجارت واحد بازی کنند. یک تجارت ، four خروج های مختلف. هر کدام را که برای پیاده سازی انتخاب کنید فقط یک تصمیم فنی نیست - این یک آینه روانشناختی است. گرفتن هر یک به نوبه خود: در توقف اولیه: خطی که اعتراف می کنید ، "ایده تجارت کار نمی کند" در شکست یکنواخت: راحتی "من اکنون نمی توانم از دست بدهم". در توقف دنباله دار: کشتی بین محافظت از سود و اجازه دادن به آنها. در هدف سود: انتخاب بین اطمینان و پتانسیل. همه آنها را در همان نمودار قرار دهید و به چیزی توجه کرد: هیچکدام از آنها فقط مربوط به قیمت نیستند. هر یک بازتاب معامله گر است که تماس را برقرار می کند. آنچه در این سریال کشف کرده ایم: در توقف اولیه آزمایش می کند که آیا می توانید بدون شخصی بودن در یک ایده تجاری اشتباه کنید. در شکستن نشان می دهد که قبل از رسیدن به تسکین ، چقدر ناراحتی دارید که تحمل کنید. در توقف دنباله دار تعادل خود را بین ترس از بازگشت و اعتماد به روند خود آینه می کند. در هدف سود رابطه شما را با اطمینان در مقابل امکان قرار می دهد. وت تنگ در مقابل شل؟ این فقط یک اولویت نیست. این با نوع معامله گر آغاز می شود: شخصیت ، ارزش ها و اعتقادات شما یک پایه طبیعی را تعیین می کند. با این که استراتژی شما متناسب با آن سبک است ، بیشتر شکل می گیرد. و در حال حاضر ، احساسات (ترس یا امید) شما را محکم تر یا شل تر از آنچه پیش بینی شده است ، می کند. بازتاب بزرگتر: خروجی ها بیش از ورودی ها را نشان می دهد. آنها نشان می دهند که شما چگونه رفتار می کنید: از دست دادن و پشیمانی. کنترل و عدم اطمینان. اعتماد و هویت. راحتی و رشد. اما تأمل به تنهایی کافی نیست. برای تبدیل شدن به بینش به پیشرفت ، شما به روشهای عملی برای رفتار لنگر نیاز دارید: قبل از ارتباط کتبی: توجه داشته باشید که قبل از ورود از کجا خارج می شوید ، درب مذاکره در تجارت میانه را می بندد. نتایج جداگانه از احساسات: ژورنال نه فقط در جایی که از آنجا خارج شده اید ، بلکه در لحظه چه احساسی دارید. الگوهای به سرعت پدیدار می شوند. محافظت از محافظت در مقابل کنترل: از خود بپرسید ، "آیا من این توقف را برای محافظت از برنامه حرکت می کنم ، یا به این دلیل که الان ناراحتم؟" سیستم عصبی را آموزش دهید: توجه بدنی به act و نحوه نشان دادن آن در بدن (مثال: نفس کم عمق ، شانه های تنش) را توجه کنید. قبل از اعدام مکث کنید و نفس بکشید. "اصرار" را کم کنید و اعتماد خود را دوباره آموزش دهید. این شیوه های کوچک این است که شما چگونه قوام را ایجاد می کنید تا هم با سیستم و هم روانشناسی خود هماهنگ باشید. بسته کردن فکر: بازار اهمیتی نمی دهد که از کجا خارج می شوید. اما ذهنیت شما این کار را می کند - و حساب شما نیز چنین می کند. وضوح در این تصمیمات جایی است که رشد شروع می شود و شانس ماندن شما در بازی افزایش می یابد. در پایان ، لبه شما فقط سیستم شما نیست. این وضعیت ذهن شما است - قبل ، حین و بعد از درگیر شدن با بازار. امیدوارم از این سریال لذت برده باشید. اگر چنین است دوست دارید در نظرات بشنوید. در صورت تمایل به بررسی جزئیات هر یک ، در اینجا مجموعه ای از کل روانشناسی Exits آورده شده است: روانشناسی خروج 1/5: توقف اولیه Exit Psychology 2/5: STOP BREAK -EVEN - راحتی یا توهم؟ Exit Psychology 3/5: توقف دنباله دار - صبر در مقابل محافظت روانشناسی خروج 4/5: هدف سود - یقین در مقابل پتانسیل روانشناسی خروجی 5/5: تنگ در مقابل شل و سرانجام در اینجا link به مقاله اصلی توسط TradingView است که الهام بخش این سریال همانطور که وعده داده شده است: ص. s. اگر چیزی در این پست عجیب باشد ، مجبور شدم آن را دوباره ارسال کنم.

توجه - این پستی در مورد ذهنیت و احساسات است. این یک ایده یا استراتژی تجاری نیست که برای کسب درآمد شما طراحی شده باشد. در هر صورت ، من وقت خود را برای ارسال به عنوان تلاشی برای کمک به شما در حفظ سرمایه ، انرژی و اراده خود می گذارم تا بتوانید سیستم تجاری خود را به بهترین شکل ممکن از مکانی آرام ، صبر و اعتماد به نفس اجرا کنید. این سریال 5 قسمتی در مورد روانشناسی خروجی ها از پست اخیر TradingView "معضل متوقف شده" الهام گرفته شده است. Link به پست اصلی در پایان این مقاله. در اینجا یک سناریو وجود دارد: دو معامله گر ، همان راه اندازی. یکی از توقف محکم استفاده می کند. یکی آن را سست می کند. اولین مورد به سرعت متوقف می شود - چندین خراش پشت سر هم. ناامیدی می سازد: "بازار من را شکار می کند." دوم سر و صدا را حفظ می کند ، اما یک بادکنک باخت کوچک را تماشا می کند. خزشهای خود در: "اگر زودتر آن را قطع کردم ، خوب شد." همان بازار سبک های مختلف هر معامله گر متقاعد شده راه دیگر ممکن است بهتر باشد. چگونه رفتار با توقف های تنگ در مقابل شل نشان می دهد: توقف های تنگ: اغلب توسط معامله گران انتخاب می شود که از دقت و کنترل ارزش دارند. طرز فکر این است: "من ترجیح می دهم اشتباه کوچک و غالباً اشتباه بزرگ باشم." هزینه؟ مجموعه ای از برش های کوچک که می توانند اعتماد به نفس را از بین ببرند. توقف شل: مورد علاقه معامله گران که ارزش صبر و تصویر بزرگتر را دارند. طرز فکر این است که "به اتاق تجارت بدهید تا نفس بکشد." هزینه؟ کاهش های بزرگتر و خطر تبدیل خسارات قابل کنترل به عاطفی. نه ذاتاً بهتر نیست. انتخاب اغلب با نوع معامله گر آغاز می شود - شخصیت ، ارزش ها و عقاید شما ترجیح طبیعی را برای دقت (محکم) یا صبر (شل) شکل می دهد. تله در اولویت نیست ، وقتی احساسات کوتاه مدت آن پایه را ربوده می شود. روانشناسی زیر آن: سبک پایه شما از اعتقادات و تمایلات عمیق تر ناشی می شود: معامله گران توقف محکم اغلب معتقدند: "اگر من دقیق باشم ، می توانم از اشتباه بودن خودداری کنم." "ضررهای کوچکتر کمتر صدمه دیده است." "کنترل ناشی از به حداقل رساندن ریسک سریع است." بازرگانان متوقف شده غالباً معتقدند: "بازار به فضای prove من نیاز دارد." "یک بزرگ win هزینه بقیه را پرداخت می کند." "صبر من را از متزلزل محافظت می کند." اما هنگامی که استرس یا هیجان وارد می شود ، آن گرایش های پایه می توانند تحریف کنند: معامله گران تنگ بیش از حد سخت - برندگان را از ترس کوتاه می کنند. بازرگانان سست بیشتر شل می شوند - خیلی طولانی از امید. نکته اصلی این است که تفاوت بین آنچه را که سبک شما را منعکس می کند و چه چیزی منعکس کننده یک محرک عاطفی است ، بدانید. چرا زمینه مهم است: بازه زمانی: پوست سر به طور طبیعی به توقف های محکم تر نیاز دارد. بازرگانان نوسان می توانند افراد سست تر را داشته باشند. نوسانات: بازارهای آرام دقت را تحمل می کنند. wild آنها آن را مجازات می کنند. استراتژی: سیستم های برک آوت اغلب به بافرهای گسترده تری احتیاج دارند. میانگین برگشت در کنترل محکم رونق می گیرد. توقف شما فقط مربوط به نمودار نیست. در مورد شما چه کسی هستید ، سیستمی که اداره می کنید و بازاری که در آن هستید. نکات عملی ... چگونه: به تعصب طبیعی خود توجه کنید: آیا از طریق کنترل (محکم) یا ایمنی از طریق فضا (شل) به ایمنی تکیه می کنید؟ آگاهی بیش از برچسب ها اهمیت دارد. سبک توقف خود را هم با بازه زمانی و هم با خلق و خوی خود تراز کنید. سیستمی که در برابر شخصیت شما خرد می شود ، انرژی شما را تخلیه می کند. data خود را مرور کنید: آیا توقف های محکم شما را نیز کاهش می دهد soon؟ آیا خونریزی بیش از حد خونریزی می کند؟ تاریخ شما سرنخ ها را در خود جای داده است. نتیجه جداگانه از فرآیند: یک توقف شکست نیست - این بازخورد است. محکم یا سست ، واکنش قوام. تغییر نام: این در مورد تنگ در مقابل شل نیست. این مربوط به هماهنگی ، بین استراتژی شما ، زمینه بازار و شخصیت شما است. هنگامی که این سه خط ، متوقف می شوند ، کمتر از ترس و بیشتر در مورد نظم و انضباط می شوند. بسته کردن فکر: هر توقف: هدف اولیه ، شکستن ، دنباله دار یا سود در واقع یک آینه است. این نه تنها استراتژی شما بلکه رابطه شما با عدم اطمینان ، کنترل و اعتماد به خود را منعکس می کند. بازار اهمیتی نمی دهد که چگونه از آن خارج می شوید. اما ذهنیت شما مانند حساب شما انجام می دهد. هر تعدیل ، هر تغییر یک توقف ، هر تصمیم برای نگه داشتن یا برش ، هم هزینه مالی و هم هزینه عاطفی را به همراه دارد. یادگیری دیدن این تصمیمات به وضوح ، جایی است که رشد شروع می شود و شانس ماندن شما در بازی افزایش می یابد. A link برای خروج از روانشناسی 4/5: هدف سود - یقین در مقابل پتانسیل A link به مقاله اصلی همانطور که وعده داده شده است: این است قسمت 5 سریال روانشناسی خروجی. 👉 با تشکر از شما برای دنبال کردن ... و برای کسانی که دوره را با من بمانند ، وجود دارد جایزه بسته بندی که امروز می نویسم و فردا آزاد می شوم. با ما همراه باشید ص. s. اگر نمودار این پست کمی عجیب باشد ، عذرخواهی می کند. مجبور شدم این را دوباره ارسال کنم.

توجه: این یک پست در مورد ذهنیت و احساسات است. این یک ایده یا استراتژی معاملاتی نیست که برای کسب درآمد طراحی شده باشد. در واقع، من در اینجا وقت میگذارم و پست میگذارم تا به شما کمک کنم سرمایه، انرژی و اراده خود را حفظ کنید تا بتوانید سیستم معاملاتی خود را به بهترین شکل ممکن از یک موضع آرامش، صبر و اعتماد به نفس اجرا کنید. این مجموعه 5 قسمتی در مورد روانشناسی خروج، از پست اخیر TradingView با عنوان "معمای حد ضرر" الهام گرفته شده است. Link به پست اصلی در انتهای این مقاله. سناریوی آشنا: قیمت در جهت شما حرکت می کند. شما به هدف سود خود نزدیک می شوید. یک بحث داخلی آغاز می شود: "آیا باید الان سود را برداشت کنم؟ اگر برگردد چه؟" . نبض شما تندتر می شود. افکار می چرخند: "اگر الان برگردد چه؟" "آیا باید آن را همینجا بردارم؟ به اندازه کافی خوب است..." "اما اگر من خارج شوم و به حرکت خود ادامه دهد چه؟" یک صدا می گوید: "قبل از اینکه ناپدید شود، آن را برداشت کن." صدای دیگری زمزمه می کند: "نگه دار، move واقعی هنوز در پیش است." شما زود خارج می شوید، برای لحظه ای احساس آرامش می کنید - تا زمانی که نمودار را می بینید که بسیار فراتر از جایی که خارج شده اید حرکت می کند. دفعه بعد، شما بیشتر نگه می دارید... فقط برای اینکه ببینید برنده شما ناپدید می شود. اکثر معامله گران این رقص را می شناسند. این در مورد نمودارها نیست. این در مورد کشمکش بین قطعیت و پتانسیل است. نحوه ظهور رفتار با اهداف سود: نحوه برداشت سود به ما بیشتر در مورد باورهایمان می گوید تا در مورد خود بازار: بستن معاملات خیلی زود: این باور که سود می تواند در هر لحظه ناپدید شود، بنابراین شما باید آن را در حالی که هست بگیرید. نگه داشتن خیلی طولانی: ریشه در این امید که "یک معامله بزرگ کل ماه را ساخت" یا ضررهای قبلی را جبران کرد. تغییر اهداف در حین معامله: نشان دهنده این باور است که تنظیم = کنترل، حتی اگر به معنای عدم ثبات باشد. نادیده گرفتن کامل اهداف: نشان دهنده ناراحتی با بسته شدن است - "اگر خارج نشوم، هنوز چیزی را از دست نداده ام." روانشناسی زیربنایی: آنچه به نظر می رسد "مدیریت سود" است، اغلب مدیریت احساسات در لباس مبدل است: گریز از ضرر برعکس: محافظت از سودهای تحقق نیافته، ایمن تر از به خطر انداختن آنها برای سود بیشتر است. گریز از پشیمانی: ترس از "چه می شد اگر"- خیلی soon یا خیلی دیر - هر تصمیمی را شکل می دهد. باور کمبود: "فرصت ها rare هستند - من باید تمام قطره های آن را بفشارم." وابستگی بیش از حد: با یک معامله طوری رفتار می شود که گویی تمام وزن را حمل می کند، نه اینکه یکی از بسیاری در یک سری باشد. هویت layer: برای برخی، برداشت سود = اعتباربخشی. از دست دادن move بزرگتر = شکست. در قلب آن این تنش وجود دارد: آیا به دنبال قطعیت بستن اکنون هستید، یا پتانسیل نگه داشتن؟ و به نظر شما کدام یک ارزش شما را به عنوان یک معامله گر تعریف می کند؟ چرا معامله گران از اهداف سود استفاده می کنند: اهداف از پیش تعیین شده ارزش دارند. آنها وضوح، ساختار را فراهم می کنند و خستگی تصمیم گیری را کاهش می دهند. سودها را قفل می کند و از فلج شدن در نقاط عطف جلوگیری می کند. آنها امکان برنامه ریزی consistent ریسک به ریوارد را فراهم می کنند. اما چالش این است که بدون بازنویسی آنها در حین معامله بر اساس احساسات، به آن اهداف پایبند باشید. اینجاست که روانشناسی آزمایش می شود. نکات عملی… نحوه انجام: هدف جدا کردن خروج های مبتنی بر استراتژی از خروج های مبتنی بر احساسات است، یعنی خروج مطابق با برنامه خود، در حالی که سرمایه روانی را برای معامله بعدی حفظ می کنید: چند راهی که معامله گران این را مدیریت می کنند: اهداف سود را از قبل تعریف کنید - ساختار، حرکت اندازه گیری شده یا چند برابری R و آنها را قبل از ورود یادداشت کنید تا در حین معامله بداهه نوازی نکنید. خروج پلکانی را در نظر بگیرید: سودهای جزئی برداشت شده، سودهای جزئی برای برآورده کردن نیاز به قطعیت، در حالی که بخشی برای گرفتن پتانسیل باقی می ماند. ثبت ژورنال پس از معامله: آیا در جایی که برنامه ریزی شده بود خارج شدید یا احساسات مداخله کرد؟ الگو را در چندین معامله ردیابی کنید. آگاهی ایجاد کنید: متوجه تمایل به "گرفتن" یا "کش دادن" آن شوید. مکث کنید و احساس (ترس/طمع/تردید) را قبل از عمل برچسب گذاری کنید. نامگذاری احساسات می تواند تسلط آن را بر شما کاهش دهد. تغییر چارچوب: هدف سود یک سقف نیست. این یک نقطه تصمیم گیری است. مهارت در حدس زدن حداکثر نیست، بلکه در خروج consistent مطابق با برنامه خود، در حالی که از سرمایه روانی خود برای معامله بعدی محافظت می کنید، نهفته است. فکر پایانی: هر خروج سود یک آینه است. این نه تنها آنچه را که بازار ارائه داده است، بلکه نحوه ارتباط شما با قطعیت، پتانسیل و اعتماد به فرآیند خود را منعکس می کند. link به روانشناسی خروج 3/5: حد ضرر متحرک - صبر در مقابل محافظت link به مقاله اصلی همانطور که وعده داده شده بود: این قسمت 4 از مجموعه روانشناسی خروج است 👈 دنبال کنید و منتظر قسمت 5 باشید: تنگ در مقابل گشاد - شخصیت، زمینه و تله واقعی.

توجه: این یک پست در مورد طرز فکر و احساسات است. این یک ایده یا استراتژی معاملاتی نیست که برای کسب درآمد طراحی شده باشد. اگر بخواهم دقیقتر بگویم، هدف من از انتشار این مطلب کمک به شما در حفظ سرمایه، انرژی و ارادهتان است تا بتوانید سیستم معاملاتی خود را با آرامش، صبر و اعتماد به نفس اجرا کنید. من این مطلب را خلاصه بیان میکنم. اگر این موضوع برای شما جالب بود، لطفاً خبرنامه من را برای بررسی عمیقتر طرز فکر دنبال کنید. روند و مومنتوم در جریان است و شما در حال آماده شدن برای فرصت بعدی برای پیوستن به روند صعودی هستید. با پشتکار - شما از قوانین خود پیروی میکنید و زمانی وارد معامله میشوید که 'ستارگان همتراز شوند' و زمانی که شاخصهای انتخابی شما تأیید مورد نظرتان را برای ورود به معامله به شما بدهند. و سپس حد ضرر شما فعال میشود. "من آن را در معامله بعدی جبران کرد." این جمله درست بعد از یک ضرر به صورت زمزمهای در سر شما شروع میشود. "آیا این یک شکست جعلی است؟ آیا این فقط نویز است؟" شما حتی در حال حاضر به 'نوسان' فکر نمیکنید. شما دوباره وارد معامله میشوید. مجدداً و مجدداً حد ضرر شما فعال میشود. این موضوع کمکم حس شخصی به خود میگیرد. درون شما واقعاً چه اتفاقی میافتد: افکار: "بازار از من گرفت." "من به او نشان داد." احساسات: خشم، بیعدالتی، شرم. رفتارها: افزایش حجم معامله، دو برابر کردن، جابجایی حد ضرر. علائم بدنی: تپش قلب، فک منقبض، دید تونلی. عامل تحریک کننده: ضرری که ناعادلانه یا شخصی به نظر میرسد. این خشم است که در لباس معاملهگری پنهان شده است. شما تحریک شدهاید. چگونه کنترل این وضعیت را به دست بگیرید: نامگذاری کنید: با صدای بلند بگویید "من اینجا دارم واکنش نشان میدهم." از خودتان بپرسید - "آیا واقعاً میخواهم این کار را انجام دهم، آیا این بخشی از برنامه است یا من صادقانه در حال انتقامگیری از بازار هستم؟". پرسیدن این سؤالات حداقل واکنش خودکار ورود سریع به معامله را متوقف میکند و آگاهی را به این وضعیت میآورد. این یک کلید قطع کننده است که حلقه را قطع میکند. خودتان را متمرکز کنید: به نفس خود، قلبتان، بدنتان توجه کنید. احتمالاً زیستشناسی شما در حال واکنش به ضرر است، به این معنی که هورمونهایی مانند آدرنالین و کورتیزول در بدن شما ترشح میشوند. تا زمانی که آدرنالین فروکش کند، از معامله فاصله بگیرید. بازبینی ضرر: به خودتان یادآوری کنید: "معاملهای که من به دنبال آن هستم، ضرر را جبران نمیکند. فقط انضباط این کار را کرد. ضررها در این بازی هزینه انجام تجارت هستند. من قبول دارم که هزینههایی وجود دارد و من مانند هر صاحب کسب و کار موفقی، کنترل هزینههایم را در دست دارم." مشکل ضرر نیست. نحوه واکنش شما به ضرر، مسیر شغلی شما را تعیین میکند. اگر این مطلب برای شما مفید بود، نگاهی هم به پست قبلی من در مورد معامله انتقامی بیندازید. این هم لینک آن. من همچنین برخی از دیدگاهها را در مورد یک پست معاملاتی که توسط یکی دیگر از کاربران TradingView برای من ارسال شده بود، ارائه کردم. موضوع انتقامگیری نبود، اما چالشی که بازار ایجاد کرده بود، چندان متفاوت نبود.

توجه - این پستی در مورد ذهنیت و احساسات است. این یک ایده یا استراتژی تجاری نیست که برای کسب درآمد شما طراحی شده باشد. در هر صورت ، من وقت خود را برای ارسال به عنوان تلاشی برای کمک به شما در حفظ سرمایه ، انرژی و اراده خود می گذارم تا بتوانید سیستم تجاری خود را به بهترین شکل ممکن از مکانی آرام ، صبر و اعتماد به نفس اجرا کنید. در طی چند پست اخیر ، ما در پشت بسیاری از خروجی ها روانشناسی را طی کرده ایم. در اینجا در این نمودار ، می توانید ببینید که چگونه همه آنها ممکن است در یک تجارت واحد بازی کنند. یک تجارت ، four خروج های مختلف. هر کدام را که برای پیاده سازی انتخاب کنید فقط یک تصمیم فنی نیست - این یک آینه روانشناختی است. گرفتن هر یک به نوبه خود: در توقف اولیه : خطی که اعتراف می کنید ، "ایده تجارت کار نمی کند" در شکستن : راحتی "من اکنون نمی توانم از دست بدهم." در توقف دنباله دار : کشتی بین محافظت از سود و اجازه دادن به آنها. در هدف سود : انتخاب بین اطمینان و پتانسیل. همه آنها را در همان نمودار قرار دهید و به چیزی توجه کرد: هیچکدام از آنها فقط مربوط به قیمت نیستند. هر یک بازتاب معامله گر است که تماس را برقرار می کند. آنچه در این سریال کشف کرده ایم: در توقف اولیه آزمایش می کند که آیا می توانید بدون شخصی بودن در یک ایده تجاری اشتباه کنید. در شکستن نشان می دهد که قبل از رسیدن به تسکین ، چقدر ناراحتی دارید که تحمل کنید. در توقف دنباله دار تعادل خود را بین ترس از بازگشت و اعتماد به روند خود آینه می کند. در هدف سود رابطه شما را با اطمینان در مقابل امکان قرار می دهد. وت تنگ در مقابل شل ؟ این فقط یک اولویت نیست. این با نوع معامله گر آغاز می شود: شخصیت ، ارزش ها و اعتقادات شما یک پایه طبیعی را تعیین می کند. با این که استراتژی شما متناسب با آن سبک است ، بیشتر شکل می گیرد. و در حال حاضر ، احساسات (ترس یا امید) شما را محکم تر یا شل تر از آنچه پیش بینی شده است ، می کند. بازتاب بزرگتر: خروجی ها بیش از ورودی ها را نشان می دهد. آنها نشان می دهند که شما چگونه رفتار می کنید: از دست دادن و پشیمانی. کنترل و عدم اطمینان. اعتماد و هویت. راحتی و رشد. اما تأمل به تنهایی کافی نیست. برای تبدیل شدن به بینش به پیشرفت ، شما به روشهای عملی برای رفتار لنگر نیاز دارید: قبل از آن به صورت کتبی تأکید کنید : توجه داشته باشید که قبل از ورود از کجا خارج می شوید ، درب مذاکره در تجارت میانه را می بندد. نتایج جداگانه از احساسات : ژورنال نه فقط در جایی که از آن خارج شده اید ، بلکه در لحظه احساس کردید. الگوهای به سرعت پدیدار می شوند. محافظت از محافظت در مقابل کنترل : از خود بپرسید ، "آیا من این توقف را برای محافظت از طرح حرکت می کنم ، یا به این دلیل که الان ناراحتم؟" سیستم عصبی را آموزش دهید : توجه بدنی را به act و نحوه نشان دادن آن در بدن (مثال: نفس کم عمق ، شانه های تنش) توجه کنید. قبل از اعدام مکث کنید و نفس بکشید. "اصرار" را کم کنید و اعتماد خود را دوباره آموزش دهید. این شیوه های کوچک این است که شما چگونه قوام را ایجاد می کنید تا هم با سیستم و هم روانشناسی خود هماهنگ باشید. بسته کردن فکر: بازار اهمیتی نمی دهد که از کجا خارج می شوید. اما ذهنیت شما این کار را می کند - و حساب شما نیز چنین می کند. وضوح در این تصمیمات جایی است که رشد شروع می شود و شانس ماندن شما در بازی افزایش می یابد. در پایان ، لبه شما فقط سیستم شما نیست. این وضعیت ذهن شما است - قبل ، حین و بعد از درگیر شدن با بازار. امیدوارم از این سریال لذت برده باشید. برای اطلاعات بیشتر در مورد ذهنیت/بینش عاطفی ، لطفاً مرا در TradingView دنبال کنید یا برای اطلاعات بیشتر به وب سایت من مراجعه کنید. P. S. یک یادداشت سریع برای کسانی که در خبرنامه رایگان ثبت نام کرده اند/تنظیم مجدد ذهنیت قبل از بازار در وب سایت ما: لطفاً در صورت یافتن راه خود در آنجا ، پوشه هرزنامه خود را بررسی کنید. در صورت تمایل به بررسی جزئیات هر یک ، در اینجا مجموعه ای از کل روانشناسی Exits آورده شده است: روانشناسی خروج 1/5: توقف اولیه Exit Psychology 2/5: STOP BREAK -EVEN - راحتی یا توهم؟ Exit Psychology 3/5: توقف دنباله دار - صبر در مقابل محافظت روانشناسی خروج 4/5: هدف سود - یقین در مقابل پتانسیل روانشناسی خروجی 5/5: تنگ در مقابل شل و سرانجام در اینجا link به مقاله اصلی توسط TradingView است که الهام بخش این سریال همانطور که وعده داده شده است:

توجه: این یک پست در مورد ذهنیت و احساسات است. این یک ایده تجاری یا استراتژی طراحی شده برای کسب درآمد نیست. اگر نکتهای وجود داشته باشد، من اینجا وقت میگذارم تا پستی را به عنوان تلاشی برای کمک به شما در حفظ سرمایه، انرژی و ارادهتان قرار دهم، تا بتوانید سیستم معاملاتی خود را به بهترین نحو ممکن از مکانی آرام، صبور و با اعتماد به نفس اجرا کنید. این مجموعه 5 قسمتی در مورد روانشناسی خروج، از پست اخیر TradingView با عنوان "معضل استاپ-لاس" الهام گرفته شده است. Link به پست اصلی در انتهای این مقاله. در اینجا یک سناریو آورده شده است: شما یک استاپ اولیه تمیز را در زیر ساختار تعیین میکنید. قیمت به سمت پایین حرکت میکند، درست بالای آن را لمس میکند، مکث میکند... قفسه سینه شما منقبض میشود. افکار به سرعت در ذهن میچرخند: "این فقط نویز است... به آن فضا بده." شما آن را گستردهتر میکنید. دقایقی بعد با ضرر بزرگتر، اعتماد به نفس متزلزل و میل شدید به جبران آن، خارج میشوید. نحوه بروز رفتار با استاپهای اولیه/ایمنی: هنگامی که ناراحتی افزایش مییابد، بسیاری از معاملهگران شروع به مذاکره با خود میکنند. این اغلب منجر به تنظیمات کوچکی میشود که در لحظه بیضرر به نظر میرسند، اما به تدریج برنامه اصلی را تضعیف میکنند: گسترش استاپ با نزدیک شدن قیمت (تبدیل ریسک محدود به ریسک بزرگتر یا نامحدود). انتقال به نقطه سر به سر خیلی soon (جستجوی آسایش بیشتر از مزیت). لغو hard استاپ و قول دادن "استاپ ذهنی" (مذاکره با خود آغاز میشود). هنگامی که معاملهگران تصمیم میگیرند hard استاپ نگذارند: همه معاملهگران تصمیم نمیگیرند hard استاپ را در بازار قرار دهند. برای برخی، این یک تصمیم آگاهانه است، بخشی از سبک آنها: آنها میخواهند از گرفتار شدن در شکار استاپ در اطراف سطوح کلیدی جلوگیری کنند. آنها ترجیح میدهند ریسک را به صورت دستی، بر اساس اختیار و احساس بازار مدیریت کنند. آنها به جای استاپ از آپشنها، پوششها یا حجم کوچکتر به عنوان محافظت استفاده میکنند. آنها ریسک شکاف/لغزش را به عنوان بخشی از سبک خود میپذیرند. اینها همه میتوانند رویکردهای معتبری باشند. اما اجتناب از استاپ ثابت فشارهای روانی را از بین نمیبرد - بلکه به سادگی آنها را جابجا میکند: انضباط تحت استرس: بدون خروج خودکار، شما به طور کامل به توانایی خود برای act سریع و قاطعانه در زمان واقعی تکیه میکنید. استرس میتواند اقدام را به تاخیر بیندازد. drift ذهنی: move یک "استاپ ذهنی" در هنگام افزایش فشار آسان است. هرچه بیشتر توجیه کنید، بیشتر از برنامه خود drift میشوید. بار شناختی: نظارت و تصمیمگیری مداوم میتواند خستگی ایجاد کند و وضوح را کاهش دهد. خطر فلج: در بازارهای سریع، تردید یا حدس زدن میتواند منجر به از دست دادن خروج یا ضررهای بزرگتر شود. آنچه واقعاً در زیر است (لایه روانشناسی): پس چرا این الگوها بدون توجه به سبک، تکرار میشوند؟ این به ندرت در مورد خود نمودار است. این در مورد نحوه واکنش ذهن انسان به ریسک و عدم قطعیت است: اجتناب از ضرر: ضررها تقریباً 2 برابر بیشتر از احساس خوب سودهای معادل دردناک هستند، که منجر به تمایل به تاخیر در ضرر میشود (گسترش/پاک کردن استاپ). اجتناب از پشیمانی: پس از چند "ویک-اوت"، ذهن با اجتناب از hard استاپها یا رفتن به نقطه سر به سر خیلی زود از پشیمانی آینده محافظت میکند. fusion نفس/هویت: "اشتباه بودن" احساسی شبیه این است که من اشتباه میکنم و سپس برای محافظت از تصویر خود، فرد خط را جابجا میکند. توهم کنترل: تغییر استاپ، احساس نمایندگی را باز میگرداند، حتی اگر انتظارات را کاهش دهد. هزینه غرق شده و تشدید: زمان/تحلیل بیشتر سرمایهگذاری شده، قطع کردن را بسیار دشوارتر میکند. ناسازگاری زمانی: شما به طور منطقی برنامهریزی کردید. شما از نظر عاطفی در لحظه اجرا میکنید (تغییر حالت تحت استرس). فیزیولوژی: استرس ادراک را محدود میکند (دید تونلی، تنفس سطحی، فک منقبض)، و رفتارهای تسکیندهنده کوتاهمدت را بر برتری بلندمدت فشار میدهد. تغییر چارچوب: استاپ اولیه قضاوت در مورد شما نیست. این یک مرز از پیش تعیین شده است که از تبدیل شدن یک معامله به یک رویداد شغلی جلوگیری میکند. این در مورد درست بودن نیست. این در مورد باقی ماندن در وضعیت مالی مناسب به اندازه کافی است تا اجازه دهید برتری شما خود را نشان دهد. نکات عملی… نحوه انجام: تبدیل بینش به عمل نیاز به ساختار دارد. چند راه برای لنگر انداختن استاپ به عنوان متحد خود، نه دشمن خود: از قبل به صورت کتبی متعهد شوید: "اگر قیمت X را چاپ کند، من خارج میشوم. بدون ویرایش." آن را قبل از ورود روی نمودار قرار دهید. اندازه را از استاپ تعیین کنید، نه برعکس: اندازه موقعیت = ریسک در هر معامله / فاصله استاپ. اگر اندازه ترسناک به نظر میرسد، اندازه اشتباه است، نه استاپ. بیش از آنچه که نمیتوانید در یک معامله/سری معاملات از دست بدهید، ریسک نکنید. از سفارشهای براکت/OCO استفاده کنید برای کاهش مذاکره در لحظه. اگر اصرار به استاپ ذهنی دارید، آنها را با یک استاپ hard فاجعه دور برای ریسک دم همراه کنید. برچسب زدن به رفتار: در دفترچه خود، کادر تأیید: "آیا استاپ را جابجا/حذف کردم؟ بله/خیر." به صورت هفتگی بررسی کنید. اگر رفتار را آگاهانه ردیابی کنید، به احتمال زیاد به استاپهای خود احترام میگذارید. پروتکل ضد پشیمانی: پس از استاپ-اوت، به مدت 15 دقیقه به دنبال ورود مجدد نروید. نفس بکشید، برنامه را مرور کنید، سپس act. برای کسانی که تصمیم میگیرند در بازار استاپ نگذارند، اما به جای آن از استاپهای ذهنی استفاده میکنند، من پیشنهادات زیر را برای کمک به مدیریت تغییر از اتوماسیون به نظم ارائه میدهم. شرایط خروج را قبل از ورود (سطوح، سیگنالها، بازههای زمانی) تعریف کنید و آنها را یادداشت کنید. استاپهای ذهنی را با "استاپهای فاجعه" در سیستم جفت کنید، به اندازه کافی دور که فقط در موارد شدید فعال شوند. اندازه موقعیتها را به طور محافظهکارانه تعیین کنید تا بتوانید نوسانات گستردهتر را بدون سوء استفاده عاطفی تحمل کنید. از چک-اینها (تایمرها، هشدارها) برای جلوگیری از drift عاطفی در طول معامله استفاده کنید. روالهایی بسازید که خستگی تصمیمگیری را کاهش دهند تا بتوانید وقتی بازار تغییر میکند به طور واضح act کنید. فکر پایانی: استاپ مجازات نیست. این شهریه است. کم بپردازید، سریع یاد بگیرید و سرمایه روانی خود را برای تصمیم با کیفیت بالا بعدی دست نخورده نگه دارید. یکی از گفتههای مورد علاقه من که سالها پیش توسط یک معاملهگر به من گفته شد، حتی تا به امروز نیز صادق است. به سرمایه خود احترام بگذارید و "زنده بمانید تا روز دیگری معامله کنید". این قسمت اول مجموعه روانشناسی خروج است. 👉 دنبال کنید و منتظر قسمت دوم باشید: استاپ سر به سر - آسایش یا توهم؟ یک link به مقاله اصلی همانطور که وعده داده شد:

بنابراین ... شما آنچه را به نظر می رسد مانند یک مجموعه. "فقط یک مورد دیگر bar" "فقط منتظر نزدیک باشید" "صبر کنید تا این شاخص تراز شود" "مراقب طرف بعدی باشید" "اطمینان حاصل کنید که این فیلتر" چراغ های سبز می رود "را نشان می دهد" اما تا زمانی که همه چیز به بالا می رود move رفته است. اسب پیچ خورده است شما برای وارد کردن - همه انگشتان دست و انگشت شست شما مثل اینکه تعقیب می کنید احساس می کنید شاید لحظه گذشته باشد. Flummoxed - شما تعجب می کنید - چه هک در اینجا اتفاق افتاده است؟ احساس آشنایی دارید؟ جستجوی یقین مطلق به روشهای ظریف نشان داده می شود: احساسات: اضطراب ایجاد می شود. درگیری بین تمایل به act و محدود کردن انگیزه. استفاده از کنترل خود با اراده ... اما بدن و ذهن ناآرام شده است. افکار: سناریوهای بی پایان "چه می شود". اگر دلم برایش تنگ شود چه می شود چه می شود اگر بدون من باشد چه می شود اگر من فقط سعی کنم و از این قیمت با قیمت بهتری پیش بروم نشانه های فیزیکی: تنش در بدن افزایش می یابد که به عنوان یک دست در حال معلق در بالای موش ، صعود ضربان قلب - چشمان روی صفحه ها ثابت می شود ، پشتی به صندلی چسبانده شده است (از ترس از دست رفتن آن). اگر تا به حال این موضوع را تجربه کرده اید ، ممکن است آن را به عنوان احساس محتاط یا نظم و انضباط تشخیص دهید. در جستجوی نظم و انضباط و صادق بودن به قوانین خود ، احساس می کنید از تراز و مردد بودن احساس می کنید. بازارها از نظر طبیعت نامشخص هستند. اگر تصمیم به درگیر شدن با عدم اطمینان داریم ، مطمئناً کار این است که احساس اطمینان در درون خودمان ایجاد کنیم. سوال این است که در حال حاضر چگونه این کار را انجام می دهید؟ مکانیسم مقابله ای که ممکن است کمک کند: نفس بکش محوریت نفس شما یکی از راه های کم ارزش و مؤثر برای آرام کردن سیستم عصبی است. ورود خود را به عنوان یک احتمال تغییر دهید ، نه یک حکم. قبل از کلیک ، به خود یادآوری کنید: این تجارت لازم نیست که قطعی باشد ، فقط باید معیارهای من را برآورده کند. سپس اجرا کنید و بگذارید نتیجه data باشد - اثبات ارزش شما نیست. مانترا را اتخاذ کنید ... "این یک تجارت با 1000 است" وضعیت یقین را در محیط های نامشخص یک بار تجارت کنید.

متن: نمودار روزانه EthusD. دست نخورده دست نخورده قیمت نشسته درست در خط روند. ادغام قیمت در یک سری Dojis. این سناریو را تصور کنید. شما یک برنامه دارید شما یک معامله گر روند هستید. شما به دنبال طولانی شدن هستید. شما شروع به مشاهده زمینه می کنید ... ما در ماه سپتامبر هستیم فناوری نشان دادن علائم تصحیح. طلای بالا این نمودار ... درست در اینجا ، در حال حاضر ادغام است. و بنابراین شما کمی سوسو زدن را تجربه می کنید. یک نیش کوچک ... آنجاست صدای شک "من باید طولانی شوم اما شاید این یکی باشد که راه را می دهد". شما یک لحظه بی احتیاطی احساس می کنید. و شما یخ زده گیر کرده اید نسخه انسانی یک Doji. بی احتیاطی هزینه ای دارد و عوارض می گیرد. نه فقط در فرصت از دست رفته بلکه در انرژی و اعتماد به نفس. یک عمل ساده برای کمک به محافظت در برابر این: شرایط را از قبل تشخیص دهید. قبل از ورود آنچه به شما می گوید در آنجا بمانید و آنچه به شما می گوید کنار بگذارید ، بنویسید. سیگنال را از سر و صدا جدا کنید. به سوسو زدن شک و تردید توجه کنید ، اما act در برنامه خود ، نه فکر عبور. شک همیشه ظاهر می شود. لبه ناشی از دانستن اینکه وقتی این کار را انجام می دهید چه کاری انجام می دهید.

یک معاملهگر ایدهای را شکل میدهد: BTC روند صعودی روزانه به دنبال دلایلی برای شکل دادن به یک ایده کمریسک برای خرید (Long)، با این هدف که وارد ازسرگیری روند صعودی شود. به تایمفریم ۴ ساعته میرود. متوجه بازگشت خریداران میشود… یا حداقل توقف فروشندگان. با یک حد ضرر (Stop Loss) تنگ وارد معامله میشود تا نسبت بازده به ریسک مناسبی داشته باشد. حد ضرر تعیین شد. ریسک مشخص شد. برنامه مشخص است. قیمت برخلاف انتظار حرکت میکند. معاملهگر حد ضرر را پایینتر میبرد. چه اتفاقی دارد میافتد؟ انجام این کار خیلی آسان است. بسیاری از ما قبلاً در این موقعیت بودهایم. حد ضرر در جای خود. تارگت تعیین شده. همه چیز مشخص شده است. سپس بازار به ضرر شما حرکت میکند... ممکن است به خودتان بگویید "این فقط 'نویز' است". خودتان را متقاعد میکنید که 'آنها' فقط میخواهند شما را حذف کنند. و ناگهان شروع به "تغییر" میدهید. Move حد ضرر را فقط کمی. تارگت را نزدیکتر میکنید. قوانینی را که قسم خوردهاید از آنها پیروی کنید، زیر پا میگذارید. و در آن لحظه احساس "درستی" دارد. مثل اینکه دارید ریسک را مدیریت میکنید. اما آنچه در اینجا اتفاق میافتد این است که شما در تلاش هستید تا ناراحتی خود را کنترل کنید. و با این کار - وارد سراشیبی لغزنده از دست دادن کنترل بر خود میشوید. این ظریف است، اما اینگونه شروع میشود. اگر معامله نتیجه دهد - ممکن است جابجایی حد ضرر خود را توجیه کنید و از اینجا الگوی قانونشکنی آغاز میشود. اگر معامله نتیجه ندهد - ممکن است خودتان را سرزنش کنید و اعتماد به نفس خود و روند کارتان را تضعیف کنید. 🧠 یک کار ساده که ممکن است به جلوگیری از این امر کمک کند: قبل از معامله، سطحی را که به آن احترام گذاشت، یادداشت کنید. آن را در یک دفترچه یادداشت بنویسید. آن را روی نمودار علامتگذاری کنید. از ابزار Long Position / Short Position TradingView استفاده کنید. حتی گفتن آن با صدای بلند، آن را تثبیت میکند. این آیین کوچک، توجیه تغییر دادن چیزها را در حین معامله بسیار دشوارتر میکند. بازار کار خود را کرد. تنها چیزی که واقعاً کنترل میکنید این است که آیا به قول خود به خودتان عمل میکنید یا خیر. وقتی به معامله متعهد میشوید، به حد ضرر هم متعهد شوید. زنده بمانید تا روز دیگری معامله کنید.
سلب مسئولیت
هر محتوا و مطالب مندرج در سایت و کانالهای رسمی ارتباطی سهمتو، جمعبندی نظرات و تحلیلهای شخصی و غیر تعهد آور بوده و هیچگونه توصیهای مبنی بر خرید، فروش، ورود و یا خروج از بازارهای مالی نمی باشد. همچنین کلیه اخبار و تحلیلهای مندرج در سایت و کانالها، صرفا بازنشر اطلاعات از منابع رسمی و غیر رسمی داخلی و خارجی است و بدیهی است استفاده کنندگان محتوای مذکور، مسئول پیگیری و حصول اطمینان از اصالت و درستی مطالب هستند. از این رو ضمن سلب مسئولیت اعلام میدارد مسئولیت هرنوع تصمیم گیری و اقدام و سود و زیان احتمالی در بازار سرمایه و ارز دیجیتال، با شخص معامله گر است.