تحلیل تکنیکال currencynerd درباره نماد BTC در تاریخ ۱۴۰۴/۵/۳۱

currencynerd

خطوط روند: پرکاربردترین ابزار در معاملات اگر به ازای هر بار که یک معاملهگر با یک «شکست خط روند» فریب میخورد، یک پیپ به دست میآوردم، احتمالاً سود بیشتری از مجموع سود اکثر معاملهگران خرد داشتم. خطوط روند یکی از سادهترین، قدیمیترین و قدرتمندترین ابزارها در تحلیل تکنیکال هستند، با این حال یکی از پرکاربردترینها نیز هستند. اکثر معاملهگران به آنچه در کتابها، دورهها یا آموزشهای سریع یوتیوب آموختهاند تکیه میکنند، بدون اینکه ساعتها صرف بک تست و بررسی نمودار کنند. و همانطور که هر معاملهگری در نهایت یاد میگیرد: تئوری با عمل متفاوت است. ممکن است یک کتاب بگوید: شکست یک خط روند نزولی را بخرید. اما در عمل؟ قیمت فریب میدهد، حد ضرر شما فعال میشود و سرخوردگی ایجاد میشود. یا: در برخورد با یک خط روند نزولی بفروشید. سپس قیمت رالی میکند و خط را میشکند. باز هم، حد ضرر فعال میشود. مشکل چیست؟ بازارها عاشق به دام انداختن معاملهگران در اینجا هستند. شکستهای کاذب، سایهها و شکار نقدینگی الگوریتمی، معاملهگرانی را که فقط به «شکست خط روند» تکیه میکنند، نابود میکند. اگر این استراتژی اصلی شماست، شما در حال معامله در بازار نیستید، بلکه بازار در حال معامله با شماست. اما حقیقت این است: خطوط روند مشکل نیستند. نحوه استفاده معاملهگران از آنها مشکل است. این بدان معنا نیست که خط روند نامعتبر است. این بدان معناست که کاربرد آن سطحی است. برای من، خطوط روند در هنگام تجزیه و تحلیل غیرقابل مذاکره هستند. اما من فقط به دلیل وجود یک خط، معامله نمیکنم. من از آنها به روشهای خاص و آزمایششدهای استفاده میکنم که به معاملات من ساختار میدهد و سیگنالهای نادرست را کاهش میدهد. در اینجا دو روشی که من از خطوط روند در معاملات خود استفاده میکنم آورده شده است: 1. خطوط روند به عنوان معیاری برای مومنتوم مومنتوم سرعت قیمت است، نه فقط خود قیمت. و خطوط روند میتوانند به عنوان شاخصهای پیشرو تغییرات مومنتوم عمل کنند. به عنوان مثال: شکست یک خط روند صعودی فوراً به معنای «فروش» نیست. این بدان معناست که مومنتوم از صعودی به نزولی تغییر کرده است. این نشانه من است که به دنبال تنظیمات فروش باشم که با استراتژی من همسو باشد. تا زمانی که قیمت به یک خط روند صعودی احترام بگذارد، نشان میدهد که خریداران کنترل را در دست دارند و من به دنبال تنظیمات خرید هستم. برعکس برای خطوط نزولی. به شکستهای خط روند نه به عنوان سیگنال، بلکه به عنوان زمینهای برای تنظیمات فکر کنید. آنها به شما میگویند باد از کجا میوزد، نه اینکه چه زمانی بادبانها را بکشید. برای من، شکست خط روند هیچ معنایی ندارد مگر اینکه یک کندل کامل OHCL (باز، بالا، بسته، پایین) به طور کامل بالای یا پایین خط تشکیل شود. چرا؟ زیرا سایه از طریق یک خط روند فقط نویز است، این بازار در حال آزمایش نقدینگی است، نه تغییر مومنتوم. یک بسته شدن تایید شده فراتر از خط روند نشان میدهد که جمعیت حرکت کردهاند و ماهیت روند در حال تغییر است. این رویکرد به طور چشمگیری سیگنالهای نادرست را کاهش میدهد. به جای اینکه با اولین حرکت از طریق خط بپریم، منتظر تعهد میمانم. به این فکر کنید که منتظر بمانید تا بازار قرارداد را امضا کند تا اینکه فقط با این ایده معاشقه کند. نمونه نمودار: 2. خطوط روند به عنوان حمایت و مقاومت پویا دومین کاربرد کمتر در مورد شکستها و بیشتر در مورد سطوح واکنش است. یک خط روند تمیز و مورد احترام، مانند یک منطقه حمایت/مقاومت پویا عمل میکند و نحوه واکنش قیمت هنگام آزمایش را هدایت میکند. در روندهای صعودی، من به دنبال جهش از خط روند صعودی به عنوان فرصتهایی برای پیوستن به مومنتوم هستم. در روندهای نزولی، من خط روند نزولی را به عنوان مقاومت بالای سر در نظر میگیرم، منطقهای برای محو کردن رالیها یا زمانبندی ورود. آنچه خطوط روند را در اینجا قدرتمند میکند، زمینه است: آنها مانند سطوح افقی ثابت نیستند، بلکه با ریتم بازار سازگار میشوند و با ایجاد سقفها یا کفهای جدید، سازگار میشوند. هنگامی که با حجم، ساختار کندل استیک یا تلاقی با خطوط افقی ترکیب شوند، مناطق بسیار قابل اعتمادی ایجاد میکنند. بله، شکستهای کاذب اتفاق میافتند، اما اینجاست که جریان سفارش، تلاقی و تجزیه و تحلیل از بالا به پایین وارد میشوند. هرچه عوامل همسو بیشتری را با یک خط روند ترکیب کنید، احتمال یک تنظیم معتبر بیشتر میشود. نمونه نمودار: نکته عالی دیگر در مورد این موضوع این است که قانون حمایت و مقاومت در اینجا نیز اعمال میشود، جایی که حمایت قبلی به عنوان مقاومت عمل میکند و بالعکس. نمونه نمودار: نتیجهگیری خودمانی: خطوط روند به تنهایی شما را پولدار نمیکنند. آنها به خودی خود سیگنال خرید یا فروش نیستند. اما اگر به درستی استفاده شوند، یک نقشه فوقالعاده قدرتمند از مومنتوم و ساختار پویا هستند. مهمتر از همه، فقط به این دلیل که چند شکست با شکست مواجه شدهاند، آنها را دور نیندازید. این تقصیر خط روند نیست، بلکه تقصیر روش است. رویکرد خودمانی هوشمندانهتر این است: قبل از اینکه آن را یک تغییر مومنتوم بنامید، منتظر تأیید کامل OHCL فراتر از خط باشید. از خطوط روند به عنوان حمایت/مقاومت پویا برای معامله با ساختار استفاده کنید، نه نویز. توسط: پاکو فوتیتسیله با نام ارز نرد با تشکر از: TradingView