تحلیل تکنیکال Bahram.Namwar.CH درباره سهام شاخص کل : توصیه به خرید (۱۴۰۳/۱۲/۴)
Bahram.Namwar.CH

برخی از دوستان چنان در فضای به تاریخ پیوسته کلاسیک متوقف شده اند که مدام اون خط مورب رو چه به تنهایی چه از طریق کانال و چنگال و قاشق و ... به نحوی ترسیم میکنن که اون چیزی که پیشاپیش در ذهنشون بهش رسیده اند رو در چارت توجیه کنند منتها از خودشون نمیپرسن که این خطوط مورب رو از زاویه ده پانزده درجه تا هشتاد درجه با هزاران حالت مختلف میشه ترسیم کرد و بالاخره در یکی از این حالات یه پولبکی هم به یکی از این خطوط زد و ما شادمان شد!!! اساسا نمیپرسن اعتبار این خطوط دلبخواهی که هرجایی و با هرشرایطی قابلیت رسم و فیل شدن دارند چه قدر است؟! میدانید چرا چون کلاسیک اصلا و ابدا به اینها فکر نکرده است. در پرایس اکشن جدید میفهمیم یگانه سطح مارکت سطح استاتیک است و سطوح داینامیک تنها در صورت تناظر با یک سطح استاتیک به اعتبار همان سطح استاتیک معنا مییابند. حال ما در مارکت میبینیم قیمت به سطح بسیار مهم استاتیک احترام نمیگذارد یعنی اعتبار آن سطح را برای بازگشت مورد وثوق نمیداند دوستان از پولبک به خط فرضی دلبخواهی خشنود و مابقی را عوام میخوانند. بماند که برای درک اصلاح مارکت اصلا به پرایس اکشن جدید و درک اعتبار سطوح که مبحث بسیار پیشرفته ای ست هم نیازی نیست همان الیوت کلاسیک ماینر هم حد کفایت بحث است که درک کنیم یک کارکشن فلت نامتقارن در ابتدایی ترین درکمان از اصلاح پیش روست. اما کمی در باب حباب: اول اینکه حباب نشان دهنده فرماسیون عرضه و تقاضاست در زمانیکه نقدینگی کل ساختار اقتصاد سیاسی جهانی را بمیانجی تورم از درون تهی ساخته دارایی هایی وجود دارند که جاذب این نقدینگی در حال رشد تصاعدی هستند و مادام که چنین وضعیت ساختاری پابرجاست حباب مثبت نشان دهنده تداوم میل نقدینگی به پناه گرفتن در آن دارایی بجهت در امان ماندن از تورم است خود موضوع عرضه و تقاضا و سابقه تاریخی و ویژگی های بنیادین دارایی هم مزید بر این رویه است که توضیحش در اینجا نمیگنجد در حالیکه بورس ایران ابدا ویژگی های اولیه یک دارایی را ندارد به دلایل بسیار مفصل که یکی از آنها همین باصطلاح حباب منفی است. این عدم تقاضای طولانی مدت پنج ساله یک احساس گذرا که نیست دلایلی ساختاری دارد که از قضا به یک معنا حباب منفی هم نیست چراکه دوستان فکر میکنند ریزش سهام بمعنای ارزانی آن است اینطور نیست از منظر اقتصادی چون بطور پیوسته هزینه های مختلف تولید اعم از هزینه مالی/هزینه اداری عمومی/ بهای تمام شده/ مستمرا و بسیار بیشتر از تورم واقعی رشد میکنند و رشد کرده اند و دربرابرش فروش پیوسته یا نرخ های بمراتب کمتر از تورم رشد داشته شرکت ها عملا یا رشد سودآوری نداشته اند یا رشد آنها منفی بوده و اصولا سبب شده هرچه شرکت سهامش سقوط میکند بیشتر گران میشود چون سود آوری اش هم مختل شده این امر برای شرکت های بسیار خاص و سود آور هم اتفاق افتاده نمونه اش شرکت بسیار موفق و انحصاری حسینا است که در یک فصل بیش از بیست درصد از حاشیه سود ناخالص اش کاهش یافت اکثریت شرکت ها که از حیث بنیادی در حالت طبیعی هم شرایط خوبی نداشتند اینها همه در شرایطی است که هیچ اثری از تغییر نگرش نسبت به این وضعیت در ساختار اقتصاد سیاسی وجود ندارد اینها را بگذارید کنار وضعی که قیمت روی تابلو بهیچ عنوان نماینگر قیمت اصلی مورد معاملات عمده نیست و ضعف ساختاری همین شکل از معاملات و نبود نقدینگی و صف فروش و هیجانات نامتعارف و ... تا دریابید مارکت 20 تریلیون دلاری طلای جهانی که در بیست و پنج سال گذشته از هر شاخص اقتصادی در جهان رشد بیشتری داشته از طریق حباب عوام رشد نکرده بلکه معادلات روشن اقتصادی پشت سرش وجود دارد سقوط بورس ایران و فقدان رغبت حضور در آن و گرانی در عین ارزانی اش هم توضیح اقتصادی دارد البته اگر خواص اهل مطالعه باشند. وقتی ساختار پیوسته تولید را محدود و به سفته بازی نامولد دامن میزند وقتی هزینه ها بسیار صعودی و درآمد ها پیوسته محدود تر میشوند و چشم اندازی برای امنیت سرمایه گذاری وجود ندارد شما بگوید یک میلیارد دلار است مساله بر سر ارزانی که نیست همه میدانند چه قدر ارزان است مساله بر سر این است که آیا سرمایه گذار میتواند از عدم ارزان تر شدنش اطمینان حاصل کند؟ قطعا خیر و درست به دلیل همین خیر است که ما پنج سال نزول داشته ایم و کماکان چشم اندازی برای تغییر وجود ندارد که هیچ همه چیز از تشدید این وضع به ما میگوید. حالا شما یک بازده کوچک هم فرضا بدست آورید در اصل قضیه تغییری حاصل نمیشود.