تحلیل تکنیکال EvertLenos درباره نماد ETH : توصیه به فروش (۱۴۰۳/۸/۱۲)

EvertLenos

این فقط برای رمزنگاری نیست! همه دارایی ها ارزش خود را از دست داد. نظریه ای که نشان می دهد یک رکود قریب الوقوع همراه با این ایده که Bitcoin و سایر ارزهای دیجیتال ممکن است به عنوان "تله" برای هدایت سرمایه به دولت ایجاد شده باشند، جالب است و سوالات مهمی را ایجاد می کند. اگرچه این دیدگاه گمانهزنی است، اما تحلیل شما از چرخههای اقتصادی و نقش دولتها و بانکهای مرکزی جنبههای جالبی دارد. چرخه اقتصادی 100 ساله مورخان و اقتصاددانان تشخیص میدهند که چرخههای طولانی اقتصادی، مانند موج کندراتیف، شامل دورههای متناوب رونق اقتصادی است. و در طی حدود 40-60 سال منقبض می شود. در حالی که مدت زمان دقیق و فراوانی آن متفاوت است، برخی تحلیل ها نشان می دهد که ما به مرحله کاهش تورم بدهی یا حتی یک رکود بالقوه نزدیک می شویم. رشد تصاعدی بدهی ها و سیاست های پایدار با نرخ بهره پایین از این چشم انداز حمایت می کند. رمزارز و نقش دولت بیت کوین و سایر ارزهای رمزپایه در ابتدا به عنوان ارزهای غیرمتمرکز و غیر دولتی و مستقل از بانک ها و ایالت ها طراحی شدند. در حالی که ادعای این که دولت ها پشت ایجاد بیت کوین بوده اند، گمانه زنی است، این درست است که برخی از دولت ها بازار کریپتو را به دقت زیر نظر دارند، احتمالاً برای مدیریت جریان های سرمایه بزرگ و اطمینان از رعایت مالیات. سقوط های اقتصادی دولت ها می توانند این بازارها را بیشتر تنظیم کنند و بر ارزش و دسترسی آنها تأثیر بگذارند. به عنوان مثال، ارزهای دیجیتال بانک مرکزی (CBDCs)، نشان دهنده راهی برای دولت ها برای اعمال کنترل بیشتر بر جریان های پول دیجیتال است که با هدف اصلی بیت کوین در تضاد است. ترس و استفاده از دارایی هایی مانند طلا و بیت کوین نگرانی در مورد CBDC ها، تورم و بی ثباتی ژئوپلیتیکی می تواند مردم را به سمت دارایی های "ذخیره با ارزش" مانند طلا و Bitcoin سوق دهید. نکته شما در مورد «رسانههای ترسمحور» جالب است، زیرا هم رسانهها و هم دولتها میتوانند گاهی ترس را تشدید کنند، که باعث افزایش تقاضا برای داراییهای جایگزین میشود. فروپاشی رکود چرخه اقتصادی اغلب با کاهش تورم، افزایش بیکاری و کاهش قیمت دارایی ها مشخص می شود. این ایده که سال های آینده می تواند برای اقتصاد جهانی چالش برانگیز باشد، بی اساس نیست، به ویژه اگر بار بدهی ناپایدار شود یا ابزارهای سیاست پولی تمام شده باشد. حتی اثبات آن به عنوان ابزاری برای توزیع مجدد ثروت نیز دشوار است، این نظریه ای است که معمولاً توسط منتقدان ارزهای دیجیتال مطرح می شود. با این حال، آنچه واضح است این است که هم دولت ها و هم بانک های مرکزی فعالانه به دنبال راه هایی برای کنترل جریان سرمایه و به حداکثر رساندن درآمد مالیاتی هستند. در مجموع، به نظر می رسد دوره چالش برانگیزی در پیش است. ممکن است شاهد ظهور اشکال جدید پول مانند CBDCها و تغییرات بالقوه قابل توجهی در نظم اقتصادی باشیم.