تحلیل تکنیکال globuscapitas درباره نماد TSLAX در تاریخ ۱۴۰۴/۵/۲۷

شاخصها از پرکاربردترین ابزارها در معاملات هستند. از RSI و MACD گرفته تا باندهای بولینگر و میانگینهای متحرک، معاملهگران اغلب با آنها مانند magic سیگنالهایی رفتار میکنند که تصمیمات خرید یا فروش را دیکته میکنند. متأسفانه، این رویکرد یکی از بزرگترین دلایلی است که معاملهگران خرد به طور مداوم پول خود را از دست میدهند. بیایید بررسی کنیم که چرا شاخصها مورد سوء استفاده قرار میگیرند، و مهمتر از آن، چگونه میتوانید آن را اصلاح کنید تا در واقع در بازارها برتری پیدا کنید. ⭐️ مشکل: اتکای کورکورانه به شاخصها ⭐️ برخورد با شاخصها به عنوان پیشبینیکننده بسیاری از معاملهگران بر این باورند که شاخصها حرکات قیمت را پیشبینی میکنند. در واقعیت، بیشتر شاخصها عقبمانده هستند - آنها قیمت data گذشته را پردازش میکنند و فقط پس از شروع move اطلاعات ارائه میدهند. به عنوان مثال، زمانی که RSI "فروش بیش از حد" را نشان میدهد، ممکن است دارایی در حال حاضر در a روند نزولی باشد و هیچ جهش واقعی در چشم نباشد. نادیده گرفتن زمینه بازار قرائت RSI 70 به طور خودکار به این معنی نیست که بازار در آستانه سقوط است. در روندهای صعودی قوی، RSI میتواند هفتهها بالای 70 باقی بماند. به طور مشابه، تقاطعهای MACD در بازارهای جانبی سیگنالهای نادرست بیپایانی تولید میکنند. بدون در نظر گرفتن روند، حمایت/مقاومت و نقدینگی، شاخصها به تله تبدیل میشوند. شلوغ کردن نمودارها بسیاری از معاملهگران خرد نمودارهای خود را با 5 تا 10 شاخص شلوغ میکنند. نتیجه؟ سردرگمی، سیگنالهای متناقض و "فلج تحلیلی". شاخصها به جای وضوح، نویز ایجاد میکنند. تنظیمات کپی-پیست استفاده از تنظیمات پیشفرض مانند RSI 14 دورهای یا باندهای بولینگر 20 روزه بدون درک اینکه چرا انتخاب شدهاند، سوء استفاده دیگری است. بازارهای مختلف، بازههای زمانی و استراتژیها به پارامترهای سفارشی نیاز دارند. ⭐️ راه حل: روشهای هوشمندانهتر برای استفاده از شاخصها ⭐️ از شاخصها به عنوان تایید استفاده کنید، نه سیگنال به شاخصها به عنوان ابزاری برای پشتیبانی از تحلیل خود فکر کنید، نه جایگزینی آن. به عنوان مثال، ابتدا سطح حمایت a را روی نمودار شناسایی کنید، سپس از واگرایی RSI برای تایید a برگشت بالقوه استفاده کنید. ترکیب عملکرد قیمت با شاخصها شاخصها زمانی بهترین عملکرد را دارند که با زمینه قیمت جفت شوند. مثال: میانگین متحرک A فقط یک ابزار تقاطع a نیست - بلکه میتواند به عنوان حمایت/مقاومت پویا act عمل کند. از الگوهای کندل استیک، خطوط روند و ساختار بازار در کنار شاخصها استفاده کنید. محدود کردن جعبه ابزار خود به جای انباشتن شاخصها، روی 1-2 شاخص تمرکز کنید که استراتژی شما را تکمیل میکنند. به عنوان مثال، یک شاخص روند a (مانند EMA) به اضافه یک شاخص مومنتوم a (مانند RSI) میتواند موثرتر از پنج ابزار متضاد باشد. سفارشی کردن تنظیمات پارامترهای شاخص را با بازار خود تطبیق دهید. معاملهگران کوتاهمدت ممکن است از RSI(5) به جای RSI(14) استفاده کنند. سرمایهگذاران بلندمدت ممکن است EMA 200 a را به EMA 50 a ترجیح دهند. آزمایش و تنظیم کنید تا زمانی که تنظیمات با استراتژی شما مطابقت داشته باشند. یادگیری منطق پشت شاخص هر شاخصی بر اساس ریاضیات ساخته شده است. RSI بر اساس میانگین سود در مقابل زیانها است، MACD تفاوت a بین میانگینهای متحرک است، باندهای بولینگر انحرافات استاندارد از میانگین a هستند. درک ریاضیات از استفاده کورکورانه جلوگیری میکند و به شما کمک میکند تا به طور خلاقانه سازگار شوید. ⭐️ مثالهای عملی ⭐️ RSI در روندهای قوی : به جای فروش هر زمان که RSI > 70 باشد، منتظر واگرایی باشید یا آن را با سطح مقاومت a ترکیب کنید. به این ترتیب، از مبارزه با مومنتوم قوی اجتناب میکنید. MACD در بازارهای در حال نوسان : از تقاطعهای MACD در عملکرد قیمت جانبی استفاده نکنید. در عوض، آنها را در بازارهای پرطرفدار که تغییرات مومنتوم اهمیت دارد، اعمال کنید. باندهای بولینگر : به جای فرض اینکه لمس a باند بالایی band به معنای برگشت است، از آن برای شناسایی گسترش نوسانات و شکستهای احتمالی استفاده کنید. ⭐️ نکته کلیدی ⭐️ شاخصها مانند ابزارها در جعبه ابزار a هستند. یک چکش A قدرتمند است - اما فقط اگر بدانید چه زمانی و چگونه از آن استفاده کنید. اشتباهی که بیشتر معاملهگران خرد مرتکب میشوند این است که هر ضربه چکش را به عنوان یک راه حل a در نظر میگیرند. اگر دست از تعقیب سیگنالهای شاخص بردارید و در عوض یاد بگیرید که آنها را با عملکرد قیمت، زمینه و مدیریت ریسک ادغام کنید، آنها را از عصاهای گمراهکننده به متحدان قدرتمند تبدیل کرد.